روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
دیدی خدا عشقمونو تکثیر کرد. 🥰😍 امضا قبلی 👈خدایا عشق من و محمد و با دادن یه فرزند صالح تکثیر کن 🥺🙏 ۵آذر (شهادت اول حضرت زهرا) بی بی چک مثبت شد ۲۵(شهادت دوم حضرت زهرا) آذر قلب و دیدم 😍 دوم اسفند جنسیت دختر مامان مشخص شد🤩💌 ۲۸ تیر ۴۰۳ دخترم اومد تو بغلم خدایا شکرت 🥹🥹🥹