منم ۸ ساعت فاصله داره به بدبختی خودمو سرگرم‌میکنم
سرکارم تا ساعت سه بعدش میام یکم میخابم و استراحت میکنم تا پنج اینا بعدش پا میشم ظرفی میشورم کاری میکنم
البته یه دوست دارم باهاشون رفت و‌امد خانوادگی داریم بعضی وقتا با اونا میریم بیرون
با تلفن زیاد حرف میزنم با مامانم و دوستام میگذره دیگه ولی سخته
اطراف اصفهان
شهر خودمون هم خونه نداریم ی ماه بزور و تحمل با مادر شوهرم زندگی کردم اونم با دوری از شوهرم تا الان امدم اینجا بنظرم هر چقدم اینجا سختمه ولی بهتر از زندگی با مادر شوهره
کار شوهرمم اینجاست حالاحالا موندنیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
