2777
2789
عنوان

نمیتونم نوجوونارو تحمل کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 1846 بازدید | 112 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یا حضرت عباس🥸😷اینارو بهت گفته یا خودت فهمیدی؟🤯

خودش تعریف می‌کنه... وگرنه منو چه به این حرفا🥸

گویی‌مردمان‌دیگری‌وارد‌کرده‌اند‌،ومادروطن‌بیگانه‌ایم...

خب عزیزم اگه یه رفیق ناباب ذهنشو خراب کرد یه رفیق خوبم میتونه ذهنشو برگردونه نوجوون ذهنش کاملا منعطف ...

مدرسش عالیه.‌رتبه یک منطقه هست. خصوصیه . کل کلاس  ۹ نفره.

یه نخاله توشون هست که تلفنی ارتباط گرفته. نمیدونم چه غلطی کنم😭😭😭😭

حال دل من خوب نمیشود که نمیشود که نمیشود... میگذره...ولی ردش میمونه💔تو الان شیرینی یه محفلی👎👎👎
قبلا ها یه گرایش به پول بودالان به حیوان بودن به اشیا به اسمون به زمین به همه چی گرایش دارن

به آب به نر به ماده به کمد به سوراخ دیوار

به آجر به مقعد مرغ 

به پشکل گوسفند 

به پریز برق 

به گونی برنج 

به کیف 

به پا 

به دست

به درخت 

به چوب

به شاخه

به روغن زیتون

آدم میمونه چی بگه :///

تاپیک مهاجرت رو خواهم زد. تاپیک آخرین شبی که روی تخت توی خونه کنار پدر مادرم میخوابم رو خواهم زد. تاپیک خداحافظی از ایران و مردمش رو خواهم زد. تاپیک جمع کردن چمدونم رو خواهم زد.   ‌‌‌‌                   فراموش نکن که به آزادی فکر کردی فراموش نکن که نفس هات به شمار افتاد فراموش نکن که امیدوار بودی که ناامیدشدی فراموش نکن که زخم عمیق برداشتی فراموش نکن فراموش نکن. مامان اگه صبح رفتم شب بر نگشتم جسدم تو بیابون پیدا شد نترس روی سنگ قبرم بزنیا بنویس تا آخرین لحظه جنگید مامان اگه هیچ وقت نتونستم از ایران برم هرکس داشت مهاجرت میکرد بهش زعفرون و پسته بده ببره با خودش. مامان کاش بیشتر مراقبم بودیا مامان تو امضام دارم برات مینویسم بگم تو اون شب رو تجربه میکنی که بدون من برمیگردی خونه و شب بدون من میخوابی و من فقط از اصفهان خارج نشدما من ایرانو ترک کردم. مامان دیگه شب زنگ نمیزنی بگی بیا خونه بابا منتظره دیر وقته بیا خونه سفره آمادست. مامانی برای تو نوشتم ولی نه فقط تو برای هرکس که میخونه امضام اون نمیدونه با نوشتن این امضا چقدر اشک ریختم و تصور کردم ولی نوشتمش و در آخر خانم امینی بخواب که ما بیداریم

چرا نمیفهمم😂اکسم دارن یعنی؟

آره دیگه... اکسای مشابه با گرایشات خودشون🥸

خیلی روابطشون پیچیدست واقعا...

گویی‌مردمان‌دیگری‌وارد‌کرده‌اند‌،ومادروطن‌بیگانه‌ایم...

ما دوستشون نداریم چون درکشون نمیکنیم 

ولی من خیلی از ویژگی هاشون را تحسین میکنم 

اینکه خیلی مدعی و دنبال حقشونن 

اینکه دوست ندارن قربانی شرایط باشن خیلی دنبال هدف و برنامه ریزی ن 

و اینکه تحلیل گر و استدلالی هستن هر چیزی را همینطور باور نمیکنن 

و قلبا خیلی نگرانشونم در فشار روانی و شرایط اجتماعی عجیبی پر از تناقض دارن بزرگ میشن 

ببینین جامعه چجوریه گوشی دستشون چی میگه عقاید پدر و مادرشون چیه بین این همه تناقض ارامش داشتن سخته 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز