خیلی زندگی بی رحمه خیلی زیاد با این گرونی روز که روز همه چی سخت سخت تر میشه الانم خوابگاهم خیلی سخت میگذره یه اتاق ده نفره که اتاق شاید 30متر مساحت داشته باشه اصلا خیلی سخته الانم خوابن نمیشه سر وصدا کرد کیفمو پیدا نمیکنم واقعا این چه وضعشه آدمو افسردگی میگیره خدایا خودت کمکم کن این روزا تموم شه زندگیم رو هواس نمیدونم انصراف بدم از این دانشگاه نمیدونم چی درسته چی غلطه توروخدا دعا کنید خدا راه درستو بهم نشون بده خیلی سخته این روزا حالم بهم میخوره از هم اتاقیام مخصوصا یکیش که من نیستم رو تخت من میشینه باید امروز بهش بگم بنظرتون برم مشاوره دانشگاه من هزینه مشاوره بیرونو ندارم خستم واقعا از این وضع دانشگاه واقعا چیز خاصی نیست من ترم3کاردانیم همش حس میکنم انصراف بدم برم سرکار نمیدونم چی درسته چی غلطه فقط میخوام سخت نگیرم اینقد حرص نخورم دلم میخواد شل بگیرم دلم میخواد کیف کنم خوشحال باشم بخاطر اینکه با خواهرم بحثم شد اومدم تو این لجن خونه خوابگاه حس میکنم تختم خیلی کثیف شده به واسطه این دختره الکلم ندارم ضد عفونی کنم خیلی دختره کثیفیه خدایا صبرم بده