خبرت هست که دلتنگ نگاهت شدهام
بیقرار تو و چشمان خمارت شدهام
خبرت هست دلم مست حضور تو شده
عاشق و شیفتهی، زنگ صدایت شدهام
خبرت هست که باران بهارم شدهای
چون پرستوی مهاجر نگرانت شدهام
خط به خط زندگیام پر شده از بودن تو
خبرت نیست و شادم که فدایت شدهام