چ کار میکنید؟ چطوری روابط رو کنترل میکتید
من خیلی ناراحتم از این موضوع
موقع ازدواج ب همسرم گفتم خیلی برام مهمه احترام پدر مادرمو نگه داری
الان برعکس شده ، پدرمو مسخره میکنه و بهونه میگیره طوری ک وقتی کنار همن خیلی استرس دارم
برعکس پدرم خیلی ارومه و همه هم دوستش دارن ولی این بی لیاقت خیلی جلو من کوچیکش میکنه ...
و من ب خاطر بچم و اینک شرایط قهر و جدایی ندارم تحمل میکنم و یواشکی گریه میکنم چون حتی اگ بیینه گریه میکنم دعوا ب پا میکنه
بابام دیابت داره و مامانم مریضه و داداشم خیلی گرفتاره برا همین نمبتونم واکنشی نشون بدم ی وقت دعوا میشه میفهمن چون وقتی قهر میکنم باهاش یا سرسنگین میشم نمیزاره خونه پدرم برم و اونا میفهمن بحثمون شده