2777
2789
عنوان

تنها باری که تو عمرم از انسان ترسیدم

| مشاهده متن کامل بحث + 1398 بازدید | 80 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اگه بگم یه مرد از سن دوازده سالگی تا ۱۴ سال بعد منو بااینکه کای جهرم تغییر کرده و موهام رنگه تعقیب میکنه هرازگاهی باور میکنید ؟

این مرتیکه مریضه چندبار خواست منو بدزده

هرکی میخواد چرتو پرت ریپلای کنه واگدارش به خدا

پس چرا میخواس ببینه چطور باید شارژرو دستکاری کرد که کسیرو برق بگیره

شاید میخواسته ببینه ممکنه شارژر هم موجب برق گرفتگی بشه، شاید مثلا به خانمش هی تذکر می‌داده که شارژر به برقه یوقت بچرو برق نگیره خانمش جدی نمیگرفته میخواسته یا اونو قانع کنه یا خودش خیالش راحت شه

شبیه داستان قتل اون سه تا خواهر بلاگره اینستایی هست ک تو یه شب ۳ تایی گاز گرفتشون مردنخیلی مشکوک بود

واقعا زمونه کثیفی شده تازه این مال چند سال می بود الان بدتر هم شده

وای تعریف کن ببینمبرامنم پیش اومدهمنم الان چندساله اضطراب اجتناعی دارم

همه اش به من می‌گفت آدرین گیر میارم قیافه اش خ ترسناک بود اصلا یک لباسی زشتی پوشیده بود که خدا می‌دونه.... اصلا رفتم پایگاه گفت شماره اش بردار و بهمون زنگ بزن ولی من اینقدر میترسیدم که واقعا چشمام هم پلک نمی‌زد من اصلا ندیده بودنش تا اون زمان.... بعد ساعت چهار عصر بود من بیچاره رفته بودم کاغذ رسم بخرم اول که اومد بره با ماشین یک نگاه انداختم ولی فک نمی‌کردم همچین پدرسوخته ای.... خیابان هم خلوت بود ولی تو کوچه ها میدویدم اینم دنبالم

اگه بگم یه مرد از سن دوازده سالگی تا ۱۴ سال بعد منو بااینکه کای جهرم تغییر کرده و موهام رنگه تعقیب م ...

نه باور میکنم بخاطر شغلم چون شهرای بزرک زیادی رفتم چیزای بدتر ازاینم دیدم بدتررر که خیلی وقتا یاداوریشون هم میترسونم

شاید میخواسته ببینه ممکنه شارژر هم موجب برق گرفتگی بشه، شاید مثلا به خانمش هی تذکر می‌داده که شارژر ...

منم اول همین‌فکرا میکردم تا وقتی که درمورد دستکاری شارژر و استانه تحمل برق گرفتی بچه میپرسید دستکاری شارژر برام‌مشکوکه

وای چه بدههنشنیده بودم تا حالاا🫠🫠

منم اوایل نمی‌دونستم

حالا باور می‌کنی من دیگه نمیتونم دندان پزشکی برم میاد سراغم نباید بهم فشار بیاد

یا مثلاً عمل کوچیک چشم دارم نمیتونم برم میاد سراغم 

واقعا تحملش ندارم دیگه 

چندسالتهپایگاه چی رفتی شمارشو ازکجا بیاری اثلا نفهمیدم

پاسگاه رفتم شماره پلاک ماشین بعدها پیدا کردم گذاشتم اگر دوباره مزاحمت ایجاد کرد بکشونمش دادگاه و به جرم مزاحمت بندازمش زندان.... حتی همسرم هم میدونه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  11 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش