کادو بهم طلا داد چقد ذوق کردم اصلا فک نمیکردم طلا بده درسته سبکه در حد چهل تومنه اما خیلی برام با ارزشه قسطی گرفته ماهی ده باید بده ....چند ماه پیشم بهش گفته بودم دیگه پول بیاد دستم نمیخوام خرج قر و فر کنم میخوام طلا بخرم گفت ول کن بابا طلا گرون شده فقط ضرره گوش نکردم ی طلا سبک گرفتم با وجود مخالفتش ..حالا ی بدهی بهم داره امشب بهم گفت راستی اون پولی ک بهت دارم بزارم رو قسط طلات گفتم چیییی؟؟تو کادو دادی من قسط بدم ؟؟گفت فقط همین ی ماه تو ک میخوای دیگه خودت طلا بگیری فک کن طلا گرفتی گفتم اون جداس تو بدهیتو بده این چ کادو دادنیه چرا تر میزنی تو شب تولدم گفت اشتباه کردم نمیدونستم طمع داری همین طلاهایی هم ک داری مال زندگیه تو استفاده کن اما قرار نیست مال تو باشه ببری بفروشی ول کنی بری !!!گفتم چرا چرت میگی چت شد یهو بیخود برای خودت داستان بافتی از طرف خودت گفتم دهنتو ببند بیشتر گند نزن همینم الآنم از دور گردنم باز میکنم بهت میدم من طمعکار نیستم نگفته بودم کادو بده نگفته بودم طلا بخر خودت دادی این همه سالم حرکتی نزدم ک تو میگی طمعکارم ن پولمو میخوام ن کادوتو اشکم درومد اومدم تو اتاق واقعا حالم خراب شد گفت مگه اینهمه سال طلاها ب چ نیت گرفته شد ک کاری بود بفروشیم گفتم ن ک شب تولد کادویی ک هنوز دوازده ساعت نشده انداختم رو اینجور بگی
میخوام بهش پیام بدم میخوام ی کاری کنم نمیدونم چی واقعا باید ی درسی بهش بدم توروخدا شما بودید چ میکردید