میگه بهت نمی اومد یک لباس اومدم یک ساعت نشد رفتم پس دادم وقتی دیدم شوهرم و مادرم میگن برو پس بده نمیاد بهت اینا ولی هنوزم ذهنم پیش لباس هسته شاید هم وسواس فکری دارم
ن من اصلا وقتی تو دلم باشه
خدا هم راضی نباشه میخرمش باز
نه دیگه
من میپرسم هی بدون خودشم خیلییییی کم میرم خرید
تنهایی سختمه تصمیم بگیرم
بگه خوب نیست نمیخرم
بستگی به شوهر ادم داره
خب منم خیلی وقتا بهش گفتم فلان چیز بهت نمیاد دیگه نپوشیده یا برده عوض کرده
خودمم اینجوری ام
نظر همسرم خیلی برام مهمه بگه نپوش دیگه حتی نگاشم نمیکنم چون می‌دونم باید به چشم همسرم خوب به نظر بیام
من و شوهرم خیلی سلیقه هامون بهم نزدیکه
پیش نیومده تاحالا، ولی قطعا اگه بدون حضور خودش بخرم ببرم خونه، امکان نداره ایراد بگیره، چون خریدمش دیگه. ولی مامانم چرا، میگه. منم پس نمیدم فقط دلم چرک میشه
عزت نفس تو دارن داغون میکنن توهم همراهی میکنی
هر انتخابی کردی حتی اگر غلط بوده مال تو بوده
باورم نمیشه روی لباس هم مدیرت دارن بهتون
دو روز دیگه قدرت تصمیم گیری انتخاب برای هیچ چیزی نداری دیگه
منم مامانم خیلی واضع و محکم میگه شوهرم میگه هر جور خودت میدونی ولی میگ زیاد خوب نیست منم دلم چرکین میشه اصلا مامان من از هرچی ایراد میگیره بارونی خریدم می‌ه همون چیه خریدی حالا شوهرم میگ خوشگل اصلا آدم باید به حرف دل خودش کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
