من درونگرام و خیلی گذشته سخت و پر رنجی داشتم و بخاطر همیت خیلی تو خودمم و توجمع نمیتونم زیاد فعال باشم و اهل بگو بخند باشم
بعد با پارنترم و رفیقش و زن رفیقش رفتیم بیرون زن رفیقش انقد خون گرمه و انقد بگو بخند داره و باهمه میگه میخنده ولی من نه خیلی خشکم و پارنترم دوست داره خون گرم و فعال باشم تو جمع
خیلی عذاب میکشم وقتی میرم تو جمعاشون و برمیگردم