میخاد خاستگار میاد خودم راضی نیستم ولی مامانم خیلی راضی منو تحت فشار میزاره با حرفاش با رفتاراش.. روانمو داغون کرده از دیشب همش تو فکروخیالم از قلب درد و تپش قلب نتونستم بخابم🥲 من اینجوریم که میرم تو فکروخیال قلبم سریع واکنش نشون میده😭 خسته شدم دیگ این قضیهرو خیلی برای خودم بزرگ کردم تاوان نه گفتن دارم ولی احساس میکنم نمیتونم که بگم🥲 احساس میکنم نمیتونم در برابر مامانم وایسم🥲 چیکار کنم این افکار ازم دور شه؟؟ دارم روانی میشم