ناراحت نباش بابا مگه گل کشیدن الکیه
اصلا با این دو تا دیگه حرف نزن یا اشتباه گرفته یا اینکه خودش میزنه...
ی داستان تعریف کنم
ی روز رفتیم یه جای زیارتی خواهرم سنش کم بود مثلا شونزده سال
بعد یک دفعه یه خانومی اومد حدود بیست و پنج سال الکی اینقدر با خواهرم دعوام کرد و فحش بهش داد با شوهرم تو رابطه ای و اینا
خواهرم همونجا نشست اینقدر گریه کرد بعدا اون خانم شناختیم خاله یکی از دوستای ی خواهر دیگه ام بود بعدش کلی اومد از خواهر معذرت خواهی کرد اشتباه گرفته بود