همسایه خودمون خیلی خوبن اما یه فامیل دارن که همش خونشونن و همشم غیبت اینو و اونو همشم ور میزنه زنیکه هر جا میرن و سرکشی تو کمد لباس و وسایل خصوصی و همه چیز. دختر عروس همسایه مون یا همون نوه اشم همش خونه مونه
امروز که اومده بودن اون فامیلاشون، زنه به مامانم گفت دخترت چجوریه و بهش میاد اینطوری باشه اونطوری باشه مامانمم یه دفعه دیدم داشت قهقهه میزد بعد ساکت شد و یه سری چیز خیلی آروم گفت در مورد من که دیدم بعدش خانمه گفت پس تو از همونایی که ذهنشونو شستشو میدین
بچه ها من واقعا میترسم
یعنی منظورش چیه