همه با عقل ازدواج میکنن با خانواده طرف میرن و میان
با خود اون آدم رفت وآمد دارن مشاوره میرن و...
من ازدواج دومم بود قبل این ازدواجم یه عقد یکماه ناموفق داشتم . دومین بار با شوهر مامانی بیخیال
بی مسئول ازدواج کردم. یعنی چون پدر نداشت کلا پدر خانوادش بود . من چاق شدم از غصه . صبوری زیااااادی کردم . دستم نمک نداشت . فاصله گرفتم از همشون حتی خوده شوهرم تا آسیب نبینم ۹ سال به همین منوال گذشت .کاشششش تو عقد جدا میشدم کااااش