بعد یک سالو نیم

گریه چراااا ببین من الان خودم کات کردم تقریبا یه هفته اس و مطمئنم قرار نیس باهم آشتی کنیم چهارماه و نیم باهم بودیم و هرجای شهرمونو باهم رفتیم میدونی اینطور رابطه ای سخت تره چون هرجا بری یه خاطره ای یادت میفته، اما من قبول کردم این موضوعو که آدمی که نتونه از دل من دربیاره عین پرنسسا منتظر عذرخواهیه و هرطور دلش بخواد رفتار کنه آدم من نیس روزای اول عصبی بودم بعدش ناراحت شدم اما اجازه ندادم زیاد فکرم سمتش بره یا زیاد بخوام چکش کنم خودمو سرگرم کردم با هرچیزی که تونستم هروقت میخواستم بهش فکر کنم بدیاشو می‌نوشتم روی کاغذ و به این فکر می‌کردم که حداقل ترین چیزی که تو یه رابطه باید باشه آرامشه و من نداشتمش الان اونقدرا اذیت نیستم دیگه باید احساستو قبول کنی اگه دیدی فشار زیادی روته گریه کن اما اجازه نده زیاد طول بکشه

تو طول این یک سال و نیم به خواسته هات توجه داشت؟ سعی می‌کرد خوشحالت کنه نذاره ناراحت شی؟

اتفاقا من دلم میخواست نمیدیدمش خیلی فرق داره من لمسش کردم من بوسیدمش من دستشو گرفتم باهم خندیدیم خیلی جاها رفتیم اینا چیزاییه که باعث میشه دیرتر فراموش کنی..

پس تمومش کن. لیاقت تو همچین رفتاری نیست اینا همش نشونه اس که از یه رابطه سمی که فقط عمر و زمانتو هدر میده بیای بیرون. ببین اینا تجربه اس تا اینارو نچشی قدر آدم امن رو نمیدونی یه روز یکی میاد تو زندگیت ک به حال الانت میخندی اینا رو من به عینه دیدم پسری که دوستت داشته باشه نمیذاره ناراحت بخوابی ترس از دست دادنتو داره

تا صبح میتونم از دوستام برات تعریف کنم که چه رابطه های سمی داشتن و با چشم پر خون تمومش کردن ولی الان رابطه هایی دارن صدها برابر بهتر از قبلی و کااااملا هم فراموش کردن

از من میشنوی آنبلاک نکن همین روند رو ادامه بده و تمومش کن تو اون جایی هستی ک من قبلا بودم بعد هزار قهر و آشتی آخرش به بدترین شکل تمومش کردیم و هردوتامون همدیگه رو از همه جا بلاک کردیم. آخرش همینه چه بهتر که بیشتر طولش ندی و خودتو عذاب ندی

خواسته اذیت کنه، تو ذهنت باید حل بشه الان هرچقدر من دوستت خواهرت بگیم تو کار خودتو انجام میدی اون موقع که به این نتیجه برسی برای دوست داشته شدن نیاز به فریاد زدن نیست و فهمیدی این آدم مناسب تو نیست خودت با رضایت تمام میذاریش کنار