معلوم نیست چش شده یهوو رفتاراش عوض میشه
به همچی الکی الکی گیر میده بهش گفتم تو راجبم حرف نزن
عصبی شد گفت بهم نگو تو
تو گفتن مگه بی ادبیه؟
بعدشم تهدید کرد بزنم تو سرت
من بچه نیستم ۱۸ سالمه قلبم شکست غرورم خورد شد
اینکه کل کل کنی بدتره
فقط سکوت کن هیچی نگو
وقتی عصبانیه حرفاتو با واسطه بهش بگو یعنی به مادرت مثلا بگو تا باهاش صحبت کنه
تو راجبم حرف نزن یعنی محترمانه تو خفه شو کسی ازت نظر نخواست واقعا بار منفی داشت حرفت
تو خب جلو زبونتم بگیر
یهو گفتی تو راجبم حرف نزن بهش برخورده
بابای کنم همین جوریه خیلی مودیه یه روز خوبه به روز بد هم هم مامانم از دستش پدرمون در اومده همین یه ماه پیش سر اینکه سوپ از دستم افتاد زمین زد تو صورتم صورتم کبود شد بعد اومد گریه کرد خودش ببخشید زدنت اصلا اسکلمون کرده
چون همش بهم بی احترامی میکرد قبلش بهم گفت لالمونی گرفتی و ...
وقتی من به کسی بی احترامی نمیکنم توقع دارم بقیه ام بهم احترام بزارن
همین که گفتم راجب من حرف نزن واقعا با پررویی نگفتم یجوری که فقط می‌خواستیم صحبت نکنه چون صداش تو مخ بود
این مواقع سکوت کن و اون مکان رو ترک کن
مثلا اگر توی نشیمن دعوا میکنین برو تو اتاقت یا حیاط یا اگر ساعت مناسبه برو بیرون خونه یک دوری بزن
اینطوری خیلی قشنگ و ساده گفتی من جایی که بهم بی احترامی بشه نمیمونم
بعدش هم برگردی جو خونه آرومه خیلی محترمانه بگو لطفا هر خرف و انتقادی از من دارین با احترام بگین من بخاطر اینکه بهتون بی احترامی نکنم خونه رو ترک میکنم وگرنه حرف برای گفتن زیاده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
