من یه پنج ماهی میشه با یکی اشنا شدم رابطه قبلی کم کم دارم فراموش می کنم بعد پارنترم گفت بیا خونم فیلم ببنیم غذا درست کنیم منم گفتم باش رفتم خونش 20دقیقه از فیلم نگذشته عین پیرمردا خوابش برد منم بهم بر خورد زدم بیرون بیدارشم نکردم بهم زنگم نزد تا خود صب یه سر خوابید تا صب اقا زاده بهونه و قسم میخوره خسته بودم منم گفتم خسته بودی دعوت نمیکردی انفالوش کردم کار درستی کردم؟