چند وقت پیش ب شوهرم گفتم مادرت اصلا مهمونی نمیکنه خاهرشوهرم اومده بود اصلا نگفتن بیا دور همی ... منم خاستم برم شوهرم گفت دیر وقته منم گفتم بزار خودشون دعوت کنن برم ....
حالا امروز پیام داد مادرم دعوتمون کرده شام از ساعت ۴ پیام داده منم از سر کار اومدم هیچی نخوردم که بریم اونجا تا الان منتظر بودم آقا از سر کار بیاد زنگ زدم میگم کجا موندی میگه مامان بردم درمانگاه😑🥺🥺😑نمیگه این زن از گشنگی مرد