هیچی یه پسره تو خیابون با صدای بلند فوش جن.سی میداد پشت گوشی و صداش عین گودزیلا بود
با دوستم اروم خندیدیم من گفتم صداشو نگا توروخدا اول برو صداتو درس کن بعد با اعتماد بنفس تو خیابون پشت گوشی داد بزن فوش بده
فرداش بی دلیل تا یه هفته صدام گرفته بود انگار یه سنگ انداخته بودن تو گلوم . نه دردی نه سوزتشی هیچی ، فقط نمیتونستم حرف بزنم کلا یا صدام انقد کممم بود که حد نداشت
همونموقع فهمیدم کارمای اون برگشت بهم