داشتیم حرف میزدیم بعد میخاشتم بگم مامان تو ک علم این قضیه رو نداری و تو که مرجع دینی ای نیستی این کلمات روزبونم نپیچید بجا مرجع دینی بهش گفتم تو که چیزی نیستی بعد ادامه حرفم میخاستم بگم مرجع دینی نیستی.. کلمه چیز تو دهنم بودمامانم عصبانی و خیلی مقرضانه گفت تو بمن میگی چیز؟ چرا گفتی چیزی نیستی ....
بعد گفتم منظورم از توکچیزی نیستی این نیست ک تچهیچی نیستی من کلمه چیز به منظور این بود ک لون گلمه اصلیه نیومده روزیونم و اگ این فرصن بمن داده میشد پشت بند حرفم میگفتم تو ک مرجع دینی نیستی....
بعدن مامانم میگ تو خیلیییی بی ادبی من خیلی بی ادبم؟😐اینم بگم چیز به معنی این بود کلمه اصلی نیومد رو زبونم ..... مث این میمونه مثلا میگی فلان چیز.... بعد اسماون چیز میاد روزبونت