وقتی مدام با شوهر من شوخی میکنه
اینقدر ک با شوهرم گرم میگیره با من گرم نمیگیره
منماز وقتی. عروس این خانواده شدم متوجه بعضی نگاه و رفتارای مردای فامیلشون شدم ارتباطو کم کردم
سرد برخورد میکنم باهاشون کمتر رو در رو میشم
میبینید ک تفاوت هست بین کسی ک از این رفتارا بدش میاد
عزیزم اگه اون اول ازدواج کرده ممکنه قبل تو خیلی باهم صمیمی بودن منم برادرشوهرم مجرده بامن ازخواهرش بیشترشوخی میکنه وصمیمیه ولی فقط درحضورشوهرم اگه شوهرم نباشه توچشم منم نگاه نمیکنه ولی من کم کم دارم باهاش روابطمو رسمی ترمیکنم چون میدونم خانومش بیاد دچارسوتفاهم میشه چون خودمم میدونم خیلی شوخی میکنه و خیلی به من توجه خاصی میکنه
برات درخواست فرستادم قبول کن قبلیه پاک شد
خوب پس احتمالا چیزی نیست
اما ازهمسرت اول بازبون خوش بخواه که مراقب رفتارش باشه
مثلا بگو‌اون شب بازوی زن داداشتو گرفتی مهمونها چنان بد نگاه میکردن من که بهت اطمینان دارم خیلی هم دوستت دارم میدونمم اهل چیزی نیستی پس عزیزم خودت مراقب ابروت باش و....بعد هم بابهانه کم کم کمتر باهاشون رفت وآمد کن
امروز مهمون داریم
امروز مریضم
امروز وقت دکتر دارم
امروز دعوتیم
امروز حوصله ندارم
مامانت مریضه خرجها زیاده کمترناهارشام بریم خونه ی مامانت و....
اگر دیدی رفتارش تغییر نکرد شاید نیازباشه جلوش دربیایی
سکوت همیشه خوب نیست
خودشون باید درکشون برسه که ناراحتی تو رو هم در نظر بگیرن، حالا که نفهمیدن نشون بده
رفت و آمد باجاری رو کمرنگ کن به روی شوهرت هم بیار که از رفتارش ناراحتی بگو برادرت من و لمس کنه دوست داری؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
