برادرشوعر دوستم چهارتا بچه داره لوله کشی هم میکنه یه زنده مطلقه همسایمون بوده بهش گفته بیا درست کن اونم رفته ژنه درو قفل کرده اینقدر گریه کرده مرده تا زنده درو باز کرده رفته مرده شوهره برا داداشش تعریف کرده اونم برا دوستم
ابن سیرین بزاز بوده یعنی همون پارچه فروش بعد پارچه میبره خونه ی مشتری خانومه درو میبنده میگه اگه هرکار نگم نکنی آبرو ریزی میکنم اینم بخاطره اینکه گناه نکنه میره دستشویی مدفوع میکنه میزنه به تمام بدنش زنه هم چندشش میشه در باز میکنه ومیره بعداز جانب خدا بهش علم تعبیر خواب میدن
ابن سیرین چند تا زن به بهانه میارنش خونه بعد درو قفل میکنن اینم برای نجات از گناه میره دستشویی کثافت میماله به خودش اونام ولش میکنن بعدش علم تعبیر خواب از طرف خدا بهش داده شد