اگ با پسری تو رابطه باشین دقیقا پنج سال پیش
فقط در حد تماس وچت و کل ادما از شما بگن ( پسره خیلی دوست داره زبان زد همه شدین )
حتی وقتی ک میخواد دستاتو بگیره کل وجودش بلرزه
ولی قسمت نشه بهم برسین الان متاهل باشین و بشنوین ب خاطرت کلی گریه کرده
ولی الان با چند دختره دیگ دوست شده با دختره بدون عقد و صیغه تو جاهای شلوغ تو مراکز خرید تو عروسی ها با دختر بزنه برقصه ( دختر غریبه هس فامیل نیس)
واستون بعید نمیاد ک این پسره تا حالا ی بارم بهتون نگفته بریم بیرون همو ببینیم چرا اینطوری شده
ب قران واسم مهم نیستا خیلی میخوام بدونم از چ لحاظی این طور راحته از هیچی نمیترسه
از دوست داشتن زیادی دختر هس یا رد داده ؟!
اینم بگم تو عروسی با ی دختر دیگ دیدن
تو مراکز خرید با ی دختر دیگ همه فکر کردن ازدواج کرده
بازم میگم مهم نیس فقط میخوام بدونم چرا زبان زد همه شده بودیم حتی پسره قصد داشت بیاد خواستگاریم مامانش نزاشت با من اینطور راحت نبود نمیتونست حتی ب چشام نگاه کنه خجالت میکشید الان چرا اینطور رفتار میکنه ؟!