خانومها من یه خواستگاری دارم خیییلی زیاد ابراز علاقه میکنه و همشم استیگرای مربوط به مسائل زناشویی میفرسته و من بارها بابت این قضیه جواب رد دادم التماس کرده دوباره بخشیدم بهش میگم بیاین با خانواده صحبت کنیم خییلی زیاد خوشحال میشه ولی من هنوز شک دارم به این انتخاب ولی اون عجله داره که ازداوج کنیم .ولی چرا همش انقد صمیمی حرف میزنه و همشم ار مسائل زناشویی صحبت میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خب این اصن انقد فشارش بابا رفته فقط میخاد زودتر نیازش بخوابه این نیازه جلو چشمشو گرفته نمیفهمه هیچی ...
میگه من تو محل کارم پر دختره به اونا هیچ گاه حس اینطوری علاقه مندی نداشتم و من فقط میخوام از دستت ندم و گرنه این همه باهام اینطور برخورد کردی باید میرفتم موندم پس بدون که خیلی علاقه دارم
دیشب همه شب در برم آن سلسله مو بود من بودم و او بود می بود و سه تاربود و صبا بود و سبو بود من بودم و او بود دامان چمن پر گل و در دامن گلزار من بودم و دلدار مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه بو بود من بودم و او بود