اینکه از یک جایی به بعد ، بعد سالها که بچت توی اغوشت بزرگ کردی باید اونو از خودت جدا و مستقل بکنی :)))🤍
داداش من دانشگاه صنعتی گلپایگان مهندسی قبول شد و بعد ۱۸ سال زندگی کنار خانواده توی آغوش مامان بابا الان یهویی مجبور شد بخاطر دانشگاه زندگی مستقلی داخل خوابگاه و این داستان هارو شروع بکنه حس میکنم زیاد آماده این موضوع نباشه ولی چیکار کنیم باید میفرستادیمش دنبال سرنوشتش
و مامان من هی توی ماشین واسش گریه میکنه به سلامتی راهیش کردیم امروز رفت خوابگاه اولین شب اولین ساعت ها اولین لحظات جدا شدن کیلومتر ها شهر و استان ها بعد ۱۸ سال :))🤍🫂🙌🏼خدا پشت پناهش همچنین پشت پناه تمام جوون ها محصل ها سرباز ها شاغل ها متاهل و مجرد ها همه و همه