فکر میکردم سمی هستش و ۱۸ سالم بود خودم رفتم مستقل شدم و تنها زندگی کردم الان که سنم بالاتر رفته میفهمم با تمام بدی هاش مادرمه میدونم از اول عصبی نبوده عمرشو پای ما گذاشته خروجیش شده این آدم و خب تفاوت نسل ها مادر شما مادر من نمیتونن بیخیال حرف مردم باشن
میدونم الان تو دلت چی میگذره ولی قطعا یه روزی میفهمی هیچ کسی مثل مادرت دوستت نداشته و خوشبختیتو نمی‌خواسته فقط بلد نبوده چکار کنه خودشم تنها بوده خودشم چیزی باد نگرفته از دنیا
مرسی عشقم ممنون از دعا های قشنگت امیدوارم انرژی دعاهای خودت هزار برابر برگرده به خودت
من خودم یه تایم به خدا شک کردم کلا اعتقادم شکست فک میکددم اگه وجود داره چرا نمیبینه چرا نمیشنوه اجابت نمیکنه کلا فقط از خدا طلبکار بودم ولی از یه جایی به بعد دیدم فقط اون منو میشناسه اون میتونه کمک کنه غیر اون کسی نیست اونه که منو فقط واسه خودم‌میخواد یه تایم بیا با خدا اشتی کن بیا از خودش کمک بخواه باور کن کمکت میکنه
من یه چیز بهت میگم ما دندونمون درد میکنه میریم دندونپزشکی واسه درست کردنش کلی درد تحمل میکنیم امپول تراش دادن خستگی ولی بازم نوبت بعدی فیکس میکنیم چرا چون مطمنیم دندونمون رو اوکی میکنه بهش اعتماد داریم
به نظرم خدا بالاتر از وصف این مثال هیت ولی چرا به همون خدا انقد اعتماد نکنیم که میدونیم واقعا قادره
فداتشم عزیزممم🤍...نمیدونم واقعا فقط میدونم که میخوام راه جدیدیو. شروع کنم و بیخیال بدبختی‌های این زندگی شم چ کنم دیگه هستن من باید پیش برم تا چند سال بعد اوضاع درست شده باشه این جوری همینشکلی نمونم🤍
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
