2777
2789
عنوان

تاحالا انداختنتون‌ بیرون

| مشاهده متن کامل بحث + 749 بازدید | 75 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نمیخواد انتقام بگیره، فقط نمیکشه دیگه، در توانش نیست، و کاری هم از دستش برنمیاد. اینو دیگه مطمئنم چو ...

خانواده. ی بی رحم مادری و پدری من نه تنها کمک نکردن بلکه زخم هم زدن اما من یه آدم آروم الان به یه جایی رسیدم از شدت خشم که حالم از خودم داره بهم میخوره همشم مقصر مادریه که حتی قبول نمیکنه اشتباهشو

خوندم پس توهم مثل منی شاید تو ذره ای درک کنی من چقدر دلم شکسته و ناراحتم💔

درکت میکنم عمیقا، واقعا هیچ چیز باعث اروم شدنت نمیشه، فقط باید ازون خونه بری، من از ۱۷  سالگی رفتم دانشگاه دگ برنگشتم برای زندگی البته یبار چن ماهی برگشتم دیدم همونیه ک هست دوباره رفتم ، چن سالته؟ درس خوندی؟

اینو بدون زندگیت دیگه همیشه بدتر از روز قبل میشه چون دل مادرتو شکوندی!!

چی میدونی از زندگی من آخه تو! بدتری وجود نداره بدتر بشه من کیف میکنم یه تغییری یه هیجان جدید

خانواده. ی بی رحم مادری و پدری من نه تنها کمک نکردن بلکه زخم هم زدن اما من یه آدم آروم الان به یه جا ...

همینش بده دیگه، که این چرخه ادامه پیدا می کنه مگه اینکه یکی همت کنه و رو خودش کار کنه. وگرنه تو هم بعدا که مادر شدی ناخوداگاه همین رفتارا رو سر بچه هات پیاده می کنی، و خودتم عذاب میکشی. بعد هم ببین، واقعا گناه مادرت اون قدرا هم بزرگ نیست که گناه اونایی که سرنوشت شما براشون هیچ اهمیتی نداره و بیشتر عذابتون می دن. شاید بد نباشه مادرتو راضی کنی هم اون و هم تو، برید تراپی. در حد چند جلسه مشاوره باز هم خوبه. بعضی آدما نیاز دارن از زبون یکی دیگه بشنون تا متوجه شن کارشون اشتباهه.

بمیرممنم یه بار بیرون کردن تا دم صبح یخ زدم تو پارک رو صندلی خوابیدم سر صبح کتابام رو رفتم گرفتم تو ...

واااای 😥💔.... من عاشق درس بودم همیشه بالاترین نمرات با کتابای خیس از اشک یادمه التماس میکردم شب امتحان نهایی یه مامانم که تروخدا بس کن بزار من درس بخون امتحانش مهمه الان گریم گرفت یاد این افتادم

درکت میکنم عمیقا، واقعا هیچ چیز باعث اروم شدنت نمیشه، فقط باید ازون خونه بری، من از ۱۷ سالگی رفتم د ...

اره دقیقا شب و روز دارم با هزار بدبختی سگ دو میزنم از این خونه نحس برم قبلا آرزو داشتم منو مامانم باهم ببرمش براش یه خونه قشنگ بخرم... ولی الان فقط میخوام خودم تنها برم هرطور که شده💔😭

واااای 😥💔.... من عاشق درس بودم همیشه بالاترین نمرات با کتابای خیس از اشک یادمه التماس میکردم شب ام ...

منم همینطور بودم اخرش کتابامو بابام قبل امتحانات فروخت ترک تحصیل کردم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792