یکسال میگه میخوام ماشین و عوض کنم ، از برج چهار تا الان فقط پول گذاشته بانک روز به روز بی ارزش تر میشه مگه مرد انقدر بی عرضه بهش گفتم بیا یه مسافرت درست حسابی بریم چند سال ازدواج کردیم هیچ جایی که بدون دغدغه باشه نرفتیم گفت تحمل کن ماشین و عوض کنم به بهانه های مختلف یه روز اومد گفت همکارم گفته ماشین ارزون میشه نخر یه روز گفت ماشین به خواهرم بفروشم اونم گذاشت تو کاسه اش یه روز میگه اون یکی همکارم ماشین و میخواد یه هفته است وایساده بابا مگه میشه نتونی ساده ترین معامله رو انجام بدی بزدل ترسو