خیلی بارداریم حساس بود شوهرم عوض اینکه خوش اخلاق تر باشه سر یه ترشی خوردن یا فلفل خوردن باهام دعوا میکرد و قهر
منم بهش وابسته همش گریه میکردم
من سربارداریم توسن۱۸سالگی خواهرشوهرم آنقدربدمنوپیش شوهرم گفته بود اومدخونه من محکم حول دادکوبوندزمین.
ببین تکرار این خاطرات تلخ فقط خودت رو اذیت میکنه ، انگار که یه اتفاق بد رو دوباره و دوباره تجربه میکنی . حالا که گذشته و تموم شده ، برای چی با فکر کردن دوباره بهش خودت رو اذیت میکنی ؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
