دختره یه دانشگاه معمولی
تو یه شهر معمولی پذیرش گرفته
تو اتوبوس داشت حنجره پاره میکرد
اره من سراسری قبول شدم خودشم شهر خودم
حتی اگه تهران قبول میشدم بابام طاقت نمیاره
الانم با اتوبوس میام خونه همش زنگ میزنه
دخترم طاقت ندارم رفتی دانشگاه !!
بعدش گفت خداروشکر همینجا قبول شدم
خیلیا چند سال پشت کنکور میمونن اخرشم
میرن دانشگاه های دره پیت تو روستاهای بزرگ !!
بعدشم فکر کنم تازه گوشی ایفون ۱۶ گرفته بود
موقع حرف زدن همش گوشیش رو تکون میداد
یاد خودم افتادم دانشگاه تهران قبول شده بودم
هیچ جا نگفتم یک درصد از این رفتار ها و حرف ها رو
نداشتم به نظرتون فاز این ادما چیه