من اتفاقا پری روز برا مامانم تعریف میکردم
تو کودکستان مربی تغذیه بچه هارو نگاه میکرد بالا سرشون وایمیستاد تا همه بخورن منم یه لقمه در آوردم لاش یه تیکه چربی حال بهم زن گوشت بود چیزی نداشتیم اونم یخ زده بود
یه چیزی مث اشغال گوشت بود حتی مربی از دیدنش حالش بهم خورد گفت اول اون بخور بعد نون رو خالی بخور تا گذاشتم دهنم حالم بهم خورد ب زور خوردم از چشام اشک میومد .بعد نون خالی خوردم