اینم بگم دوتا شهر مختلف هستیم با فاصله خیلی نزدیک حدود نیمساعت
ولی به هرحال تا الان هفته ای دو روز میدیدیم همو
میخوام کمرنگ تر بشم غریبه تر بشم
متوجه شدم به عروسای دیگه ی فامیل که کم میرن و میان و فقط تو عزا و عروسی هستن و دعوت نمیکنن و صمیمی نمیشن احترام بیشتری میذارن نسبت به من
درصورتی که من همه جا موقع کمک و مراسمات و کمک دادن و سلیقه و... بودم یعنی خودشون درخواست دادن که تو بلدی بیا نظر بده بیا فلان کارو کن
الان منم میخوام مثل بقیه عروسا و دخترای خودشون، خودمو بکشم کنار و یکمی سرسنگین تر رفتار کنم باهاشون تا دست و پاشونو جمع کنن
فقط چون شوهرم مرد خیلی خوبیه نمیخوام ازم برنجه یا دلگیر بشه یا زندگی خودم تلخ بشه نه
با احترام و سیاست اونجوری که شوهرم متوجه نشه ولی خواهر و مادراش کلا خانوماشون بفهمن من دیگه مثل قبل کولی نمیدم تازه حرف مفت هم بشنوم و یکم پاشونو کوتاه کنن از زندگی ما
چیکار کنم شما بگید اصلا سیاست بلد نیستم