2777
2789

سلام

من الان حدود ۴ ساله ازدواج کردم 

تا الان خیلی باهاشون رابطه ی خوبی داشتم ، همیشه با احترام و محبت بودیم هم من با اونا هم اونا با من

مخصوصا با مادرشوهرم که بیشتر از خواهرشوهرام صمیمی بودم 

ولی اخیرا حدود یک هفته پیش اتفاقی افتاد که برخورد بدی از مادرشوهرم دیدم خیلیییی بهم برخورد و ناراحت شدم. به شوهرمم گفتم حق داد بهم

میخوام یکم خودمو کمرنگ کنم تا اونا هم از دخالتاشون کم کنم

من به خدا تا الان یکبار نشده توی کار مادر و خواهراش دخالت کنم با اینک خانواده ی خیلی پرحاشیه ای دارن ولی من همیشه سکوت کردم مگر خودشون ازم نظر پرسیدم وگرنه به هیچ وجه اهل دخالت نیستم 

اما اینا کم کم دارن پاشونو فراتر از گلیمشون میذارن و کم و بیش ریز ریز بی احترامی میکنن

 

اینم بگم دوتا شهر مختلف هستیم با فاصله خیلی نزدیک حدود نیمساعت

ولی به هرحال تا الان هفته ای دو روز میدیدیم همو

میخوام کمرنگ تر بشم غریبه تر بشم 

متوجه شدم به عروسای دیگه ی فامیل که کم میرن و میان و فقط تو عزا و عروسی هستن و دعوت نمیکنن و صمیمی نمیشن احترام بیشتری میذارن نسبت به من

درصورتی که من همه جا موقع کمک و مراسمات و کمک دادن و سلیقه و... بودم یعنی خودشون درخواست دادن که تو بلدی بیا نظر بده بیا فلان کارو کن

الان منم میخوام مثل بقیه عروسا و دخترای خودشون، خودمو بکشم کنار و یکمی سرسنگین تر رفتار کنم باهاشون تا دست و پاشونو جمع کنن

فقط چون شوهرم مرد خیلی خوبیه نمیخوام ازم برنجه یا دلگیر بشه یا زندگی خودم تلخ بشه نه

با احترام و سیاست اونجوری که شوهرم متوجه نشه ولی خواهر و مادراش کلا خانوماشون بفهمن من دیگه مثل قبل کولی نمیدم تازه حرف مفت هم بشنوم و یکم پاشونو کوتاه کنن از زندگی ما 


چیکار کنم شما بگید اصلا سیاست بلد نیستم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اینم بگم دوتا شهر مختلف هستیم با فاصله خیلی نزدیک حدود نیمساعتولی به هرحال تا الان هفته ای دو روز می ...

چرا باید اینقدر درکت کنم 😞

منم مث توام جدیدا خیلی اذیت میشم 

هفته ای دو روز پیش هم بودین واقعا زیاده ...میتونین به بهونه سرد شدن هوا یا یه سری برنامه های من درآوردی دو هفته ای یه بار برین...و هی کمترش کنین...اونجام زیاد خودت رو قاطی بگو بخندشون نکن و اغلب بشین کنار شوهرت و ....

هفته ای دو روز پیش هم بودین واقعا زیاده ...میتونین به بهونه سرد شدن هوا یا یه سری برنامه های من درآو ...

نمیشه شوهرم اونجوری نیست که دو هفته یکبار بره مگر اینکه واقعا نتونه 

اگه من نرم هم نمیخوام تنها بره اونجا پرش کنن

خنده هات رو لبخند کن تو مجالس آخرین نفر برو اولین نفر ترک کن

یکی از دلیل بدبختیامون همیه

سنمون هم کم نیست دیر ازدواج کردیم

ولی هنوز با ما مثل دختر پسر ۱۸ ساله رفتار میکنن

مثلا من صلاح دیدم فلان مجلس یکمممم دیرتر برم  به دلیل اینکه میزبانش عادت داره کاراشو بذاره دقیقه نود و وقتی میری خونش میبینی یکی تو حمومه یکی خوابه و... آدم خجالت میکشه

هیچی از دو سه ساعت مونده به شروع مجلس زنگگگگگگ میزنن که کجایید کی میرسید کی راه میفتین پس چرا هنوز حرکت نکردین راه دوره زودتر بیاید

دیوونمون میکنن انقدر تماس الکی میگیرن و دخالت میکنن

دخالت که نه ببخشید فضولی

نمیشه شوهرم اونجوری نیست که دو هفته یکبار بره مگر اینکه واقعا نتونه اگه من نرم هم نمیخوام تنها بره ا ...

خب برای خودتون برنامه بریز برای اخر هفته ها ...بگو این اخر هفته بریم فلانجا ...از قبل برنامه بریز و به شوهرت بگو ...بگو تعریف اینجا رو خیلی شنیدم و دوست دارم دوتایی یه سری بریم و ... از همین جاهای تفریحی و روستاهای قشنگ دورو برتون ‌...یا یه بار خودت رو بزن به نریضی و دل درد شدید...برو دکتر و بگو دکتر گفته ویروس گوارشی گرفتی و واگیرداره...اگه خواست خودش تنها بره بگو حالم خوب نیست تنهایی می ترسم و فلان و بهمان ....

مادرش چی کار کرده چه اتفاقی افتاده که ناراحت شدی ازشون

توی ساعت رفت و آمد ما دخالت میکرد ، دید شچهرم سفت و سخت پشت من هست و تائیدم می‌کنه ، جلوی روی خودم یهو رفت در گوش عروس فامیلشون درباره من یه چیزی گفت و ادا درآورد ( یه حالت اینکه مثلا ببخشید خودشونو چس کردن شب نمیمونن خب به درک چیکارش کنم) در صورتی که من با اون خانم فامیلشون خیلی رودروایسی دارم و حتی یکم فضای رقابتی

هیچوقت نگاهی که با لبخند تمسخر بهم کرد یادم نمیره

خیلی کوچیک شدم جلوی اون دختره 😔


بعد میدونی از چی میسوزم؟ اون دختری که کلا اینارو آدم حساب نمیکنه کسی تا حالا رنگ خونشو ندیده ولی من اون احمقی هستم که میرم کمک میکنم و مهمونی بگیرم تمام فامیل شام بدم و مثل خر احترام بذارم

بعد مادرشوهرم بی انصاف پشت سر من به اووون دختر حرف میزنه خیلی قلبم شکست💔

یکی از دلیل بدبختیامون همیهسنمون هم کم نیست دیر ازدواج کردیمولی هنوز با ما مثل دختر پسر ۱۸ ساله رفتا ...

ما نه محل میدیم نه توجه میکنیم.کتاب ان ال پی بخون تا بلد باشی آدمای اطرافت کیه خاله و عمه شما برا خودت شوهرتم برا خودش پدر و مادر شما برا خودت شوهرتم برا خودش هیچ موقع نگو من عروس شون هستم شاید همین الان طلاق منجر به جدایی شود بگو نخود نخود هرکه بجای خود از هیچ کسی انتظار حرف خوب شنیدن یا حرف زشت شنیدن نداشته باش .به دختراش بگو این مهمونا به احترام شما امدن من چایی ویا فلان کار از دستم بر میاد کمک میکنم...چون امروز لطف زیاد شده حق مسلم شما دوبار روند خودت رو نشون بدی خودشون رو جمع میکنن به مادر شوهرت نگو مامان  به پدر شوهرت نگو بابا بگو مامان علی بابای علی اگر اسم شوهرت علی هست....

فقط 21 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

بنی آدم اعضای یک دیگرند چو عضو به درد آورد دگر عضوها را نماند قرار  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792