فک نکنم هیچکدومتون خواهر به حسودی من داشته باشید

من یه خواهر دارم دوسال از من کوچیکتره و به هربهونه  ای به من  حسادت میکنه  مثلن  یه موردش همین چند وقته اسم من فاطمس چند وقتی بود دربه در دنبال کار بودم بنابراین با این خواهرم یکی دیگشون  دوماه پیش رفتیم یه کاری رو دیدیم قرار بود بهمون زنگ بزنه ولی من از کاره خوشم نیومد گفتم اگه زنگ بزنه بهم نمیرم  ولی خواهرم اونجا خوب خودشو نشون داد  که من خیلی زرنگم وبهش گفتن کارت خوبه  و باهاتون تماس میگیریم فرداش دوبار تماس گرفت با خواهرم که بره سرکار خواهرم گفت نه یا باید شما هم بیاید سر کار یا من تنهایی نمیرم  خلاصه خواهرم نرفت و جواب تلفن اون شخص  نداد  آخر هفته اون شخص با من تماس گرفت بیا سرکار و  چون من از اون کار  خوشم نمیومد گفتم نه ممنونم نمیام  خلاصه گذشت  بعد تقریبا  دوماه  ار اون ماجرا مامانم هر کاری من پیدا میکردم و میگفتم نمیرم به اون پیشنهاد میداد اونم از حسادت میگفت چرا همش به من میگید به فاطمه بگو بزه  الان سه چهار روزه از گشتن در این فروشگاه اون فروشگاه یه جا دارم میرم سرکار که کارشم سخته و اصلن آسون نیست  و تو این تایم اون به جای دنبال کار بگرده نشسته  بود  پا گوشی  الان امروز برگشته میگه چرا اون کاری ک رفتیم دیدم به تو زنگ زد به من نگفتی من برم گفتم مگه خودت  نگفتی اگه سه تامونو صدا نکنه نمیرم مگه دوبار باهات تماس نگرفت جواب ندادی  الان زده زیرش میگه نه به من زنگ نزده 😂  تو نرفتی باید به من میگفتی من برم گفتم اولا خودت نرفتی بهت زنگ زد بعدشم گفتی تا شمارو صدا نزنه من نمیرم   حتی قبلنم درگیر یه کاری بودم نمیتونستم برم سرکار مامانم هی بش میگفت بیا برو سرکار تو که دنبال کار میگردی میگفت چرا فاطمه نمیره  مامانم میگفت خوب فاطمه یه کاری داره که الان نمیره اخه من اونموقع درگیر خوندن ازمون استخدامی بودم  این یه مورد از حسادتاش بود  شما هم خواهر اینجوری دارید ؟