من شوهرم ی عادت بدی که داره اینکه میره سرویس آب خیلی باز میکنه بد دمپایی نصف و نیمه خیس میشه پاهاش هم آب نمیکشه همینطوری میاد توخونه بعد ما هم مبل و تخت و میز ناهار خوری نداریم همش از فرش استفاده میکنم بعد من هر چی روش کار کردم درست بشو نبود دیگه بیخال این قضیه شدم تا اینکه امروز رفتم سرویس دمپایی از قبل خیس بود چون خودم پاهام شسته بودم بعدش شوهرم رفته بود بعد دوباره من که خاستم برم حس کردم ی تیکه آشغال چسپیده به پام نگاه کردم دیدم برنج هست با نقطه آشغال که قهوه ایی مایل به سیاه بود حالا من میگم اون مدفوع بوده چون شوهرم شیر زیاد باز کرده پس مدفوع ترشح کرده به دمپایی ،الانم کل خونه نجسه از نظر من ، شما جای من بودید چکار میکردید
آره آروم باش عزیزم چن ساعته دیگه شدت اعصاب خوردیت میاد پایین دانلود کن بشین گوش بده مغزت آروم و درگیر چیزای جدید میشه خدا مهربونه ناراحت نکن خودتو ولی راس میگن اون پادری هم خوبه همیشه جلوی سرویس باشه میدونی گلم وسواس خود آدمو له میکنه نمیدونم بچه داری یا نه ولی الان شوهرتون کنترل کردی درس شد بچه رو چیکار میکنی مهمونو چیکار میکنی آدم نمیتونه همه چیزو کنترل کنه اعصابش بدتر میریزه بهم پس سعی کن شل کنی و آرامش بزندگیت برگردونی
بخدا من نابود شدم ولی بازم دست از سرم برنمیداره دیسک گرفتم، زانو درد ،پیر شدم دست وپام خشک شده بواسیر گرفتم از بس زور زدم ۷کیلو وزن اضاف کردم بخدا اگع میدونستم اینقدر اذییت میشم هیچ وقت ازدواج نمیکردم همون تو خونه بابام بهتر بود
بخدا من نابود شدم ولی بازم دست از سرم برنمیداره دیسک گرفتم، زانو درد ،پیر شدم دست وپام خشک شده بواسی ...
همین طوره عزیزم وسواس چه روحی چه جسمی آدمو پیر میکنه ولی اونجوری دیگه رشد نمیکردی بنظرم قرار بوده بهتربشی که ازدواج کردی حالا هرچی موقعیت اینجوری برات پیش بیاد به مرور میبینی اصلا مثل قبلترش که اتفاق نیفتاده بود یا حتی بار اول خیلی ریلکستر میشی پس نگو کاش ازدواج نمیکردم خودتو نجات بده حتی شده ده درصد بخدا خوب میشی سعیتو بکن میگم خودمم درگیرما ولی وقتی ولش میکنم کلا زور بگه بهم مریضتر میشم باید خودت گوش وسواس بپیچونی
ببین الان یه هفته پیش دوست همسرم تصادف کرده بود و همسر من همون موقع پیشش بوده خون تو آستین و کمر بلوز بود البته میگف تو مغازه رنگ گاری هم داریما ولی من حس کردم خونه لباسشو عوض نکرد تا اینکه جمعه لباسشو انداخت تو کهنه شوری که فقط لباس کاراشو میندازه گفتم یبار با آب سرد بزار بمونه بعد بشورتشون تو اون هفته چن بار یادم افتاد اعصابم خورد میشد چن دیقه بعد یادم میرفت اگه قبلا بود یه دعوای اساسی داشتیم ولی خب الان آرومتر شدم بعدش هم الان که فکر میکنم میبینم لباس شسته و تمیز دوباره پوشیده رفته سرکار خب؟الان اگه اون روز کامل کنترلم از دست میدادم و یه دعوای اساسی پیش میومد که شاید نتیجش هم غیرقابل برگشت بود چی میشد خب الان من اصلا شرایط هفته پیشو ندارمو آرومم پس اینا همشون گذری هستن میگذرن و البته واسه دفعه بعد کمکی محسوب میشن صد درصد دفعه بعد همچین اتفاقی بیفته میگم خب دفعه پیش چیشد مگه شسته شد تموم پس این دفعه آرومتر هستم.