منم دوست دارم پول داشته باشم برم سرکار مشغول باشم بالاخره بچه ها از سه الی 4 باید برن مهد چیزی یاد بگیرن بچه هایی که مهد میرن بعدا درسخونتر هم میشن
ولی به کارام نمیرسم کافیه یه عصر برم بیرون خونه به هم ریخته ناهار درست نکردم
یه دوره ای خونه بودم احساس میکردم اون هویتم که تو اداره بود رو ندارم
اونایی که میگن چشم شوهرم کور بره پول در بیاره مثلا اگه دیگه پولشون نرسه بچه رو بفرستن یه مدرسه خوب میگن اشکالی نداره یا شام بچه ها رو ببرن بیرون میگن نمیبریم نمیدونم فازشون چیه