استرس زیاد داشتم از اول تا آخر بارداری همرام بود
بخاطر سقط های مکرر ک داشتم
اصلا من دوتا بچهام دهنم سرویس کردن دختر اولم مستتقل نیس احتیاج ب تراپی طولانی داره.پسر دومم شرو شیطون.خودم۳۹سالمه زندگی نکردم تفریح نرفتم.شوهرم از خونه فراری.من تازه نشمل هورمونی داشتم اون دوتا بادارو باردار شدم.این سومی اصلا یکسال پریود نمیشدم فک نمیکردم اصلا چیزی بشه
عزیزم بیا کارت دارم الان حالت بهتره من دیروز رفتم سونو آنومالی یه خانمه بود ۴۴سالش دوتا بچه داشت بچه ها هم پسر بودن یکی سرباز یکی دانشجو اومده بود زیر نظر دکتر یه دختر گیرش بیاد یکی دیگه دوتا پسر داشت زیر نظر دکتر دختر باردار شده بود یکی دیگه ۴۱سالش بود باردار بود سه تا دختر داشت یکی دیگه بود بچه اولش ۳۶سالش بود اونجا یادت افتادم گفتم چطور الکی الکی خودش و بچشو اذیت میکنه پس این فکرای الکی رو بریز دور خواهشا به آینده فکر نکن
ممنون ازت دوست مهربون .راست می گی ولی خوب مقایسه می کنم با نسل مادرامون و این خیلی منو اذیت می کنه .من یه آدم وابسته به مادر ام .الان مامانم بهم محبت می کنه اصلا خوشحال نمی شم فکر می کنم دخترم از این محبت ها دریافت نمی کنه و اعصابم خورد می شه .ان شا الله رد بشه این مشکلات روحی و روانی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
