بخاطر وضع افتضاح مملکت
عزیزم اینده ی خود ماهامعلوم نیس چ برسه ب بچه هامون
چرا باید اونارو وارد این وضعیت خراب بکنیم
وضع داغون اقتصادی
احتمال جنگ و درگیری
کلی بیماری ک بعضیاشون از قصد برای کنترل جمعیت پخش میشه بین مردم و هزار تامشکل دیگ...
هم به خاطر مشکل ژنتیکی من خیلی میترسم از بچه مریض داشتن چون یکی از اعضای خانوادمو سر یه بیماری از دست دادم خودمم انگار روحم باهاش مرده و کلا خودم حالم تو زندگی خوب نیس که بخوام یکی دیگه رو هم بیارم آدم وقتی میره یه جایی میبینه داره خوش میگذره یه نفر دیگه رو هم دعوت میکنه نه وقتی به زور صبح رو به شب میرسونه که فقط گذشته باشه
ببین من همیشه یه جمله میگم که کسی که نداره نیاره
اگر واقعاً کسی بچه دوست داشته باشه پس کاری نمیکنه که اون بچه رنج بکشه و کلی حسرت داشته باشه تو زندگی
من ۲۰ سالمه متأهل هم نیستم ولی مطمئنم این حرفم هیچوقت عوض نمیشه
من وقتی بچه کوچیک می‌بینم گریم میگیره از شدت احساس
ولی ترجیح میدم هیچوقت بچه نیارم تا اینکه بچه بیارم و خون به جیگرش کنم
به نظرم اول با همسرتون به تفاهم برسید بعد تصمیم بگیرید
من انقدر رو این عقیدم پافشاری دارم و انقدر سرش بحث کردم که داغون شدم ، چون درک نمی‌کنم چرا این مسئله رو درک نمیکنن
هیچوقت از بودنم خوشحال نبودم
هیچوقت تو زندگیم احساس شادی نداشتم و با وجود اینکه مامانم رو دوست دارم اگر بگن تنها چیزی که میتونه خوشحالش کنه اینه که ازش تشکر کنی که تو رو به دنیا آورده محاله این کار رو کنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
