خیلی اذیت بودم بی توجهی حتی جنسی،تحقیر ترجیح دادن مادر و دوستاش بمن،حتی خرید خونه تنها میرفتم اواخر انقد خیانت جنسی حتی میکرد ک....
خب من یک بار موقع نامزدی بخاطر فوت نامزد نامزدیم بهم خورد ولی باکره بودم مدام اینو میزد تو سرم
من بخاطر اینک بخاطر فوت نامزد یکبار حرفم افتاد دهن مردم دیگ نمیخاستم مهر طلاقم بخوره بهم ولی آخرسر دیگ شوهر سابقم،ورشکست میلیاردری شدو منو ول کرد و فرار کرد منو نبرد😅باز من احمق پاش موندم تهش دیدم خب نمیخاد میگ نمیخامت منم طلاق گرفتم یادمه انقدر گریه میکردم قبل طلاق ک چرامنو ول کردی تنها فرار کردی منو مقابل کلی شرخر رها کرد
روزی ک تصمیم گرفتم جداشم دگ گریه نکردم احساس میکردم تکلیفم روشن شد احساس میکردم از سردرگمی نجات پیداکردم انقدر سبک بودم ک😉😊الان مجدد ازدواج کردم یک مرد اروم و خوب کنارم دارم و میخام برای بچه دار شدن برم دکتر لطفا دعاکن🥲
هرروز میگم خدایاشکرت ک اون رفت ومن نجات یافتم،بعد طلاق فک میکردم دگ تمومه و شانسی برای ی زندگی و مردخوب ندارم اما خدا خیلی داناو مهربونه الانم ۱۰۰درصد برعکس گذشتمه ،ارامش خونه مستقل توجه عشق خداروشکر مرسی خداااااا🫠