تو خیال میکنی خستگیت کمتر خواهد بود، اونجا پاش برسه مبل هم میندازن رو کولت جا به جا کنی
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
🚫دوستی ممنوع🚫🖤مادر 🖤مرا ببخش بخاطر شکست هایم... انتخاب هایم...تنهایی هام...گریه هایم...که همه بخاطره کسی دیگر بود! اما تو غصه ام را خوردی... مامان قشنگم دلخوشی زندگی ام پناه و تکیه گاه روزهای سخت رفیق روزهای شاد و غمگینم تو بودی 🖤مامان🖤 قشنگم رفتی منو تو دنیا بی رحم تنها گذاشتی💔🖤🕯️😢🥺😭😭😭😭 من ببخش حلالم کن اصلا باورم نمیشه تو واقعا رفتی واقعا اسمت بهت می اومد یه پری واقعی بودی من قدرتو ندونستم دوستت دارم خواهم داشت یه عشق فقط یار من و یار من و یار خودم باش عشقم❤️دوستت دارم❤️
و دوید و افتاد .اما بلند شد؛ باید می رسید! تا ایچه هم وا قین سِره اومایمَه یه جایی تو بچگیامون واسه آخرین بار رفتیم تو کوچه و با دوستامون بازی کردیم بدون اینکه بدونیم آخرین بار بوده...:) ما که تقصیری نداشتیم جز آرزو های بزرگ🖤