هنوز ذوق ندارم چون شوهرم از پدرمادرش میترسه و خانواده ای که دیدم کلا ذوقم ریخت و از بس خسیسن و اخلاق هایی غیرمتعارف دارن که اذیتم و همه جوره فکر میکنم و لذت نمیبرم از زندگی انقذر روی همسرم تائثیر میزارن که همسرم اصلا منو‌نمیبرد بیرون چون پدرومادرش همش. مبگن نباید برین بیزون ونبایذ برین توی جاده و انگار بچس و همش اختیاز داری میکنن
سوال
مگه نامزدی برای شناختن همین اخلاقا نیست؟
خب اگه انقدر داغونن چرا تمایل داری عروسشون بشی؟
من نامزدم بدبین بود بهمش زدم
بمونم که چی بشه آیندمو بسوزونم که چی بشه
سلام
خوب پس چرا قبول کردی؟
الانم که زمان خوبیه داری می‌شناسی خودش و خانواده شو
اگه نمیتونی بپذیری و برات غیر قابل تحمل هست خوب تمومش کن
ازدواجی همسری که بتونه تورو به سمت خوب شدن ببره عاقلانه ترینها در کنارش علاقه هم باشه
اگه که طرفین مشکلاتی دارن که برای هم آزار دهنده است ، حاضرن به خاطر علاقه اشون ، تلاش کنند تا مشکلات بینشون حل بشه؟
شما مشاوره رفتید؟
همسرت حاضره که تلاش کنه این موضوعاتی که تورو ناراحت می‌کنه رفع کنه کنترل کنه؟ واکنشش چیه؟ تا حالا بهش گفتی؟
ببین گلم نامزدی دوران شناخته ، ماها نمی‌گیم جدا شو. میگیم اگه خواستی بمونی عاقلانه رفتار کن
مرد دهن بین خیلییییی بدهههههه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
