زن پسرخاله شوهرم خیلی خودشو میگیره واصلا خوشم نمیاد ازش دیگه و خود مادرشوهرش هم میگه خیلی سیاستی هست عروسم،اونبار رفتیم عید حتی دست نداد و نیومد بیرون برای خداحافظی حالا هز وقت خاله شوهرم میاد خونه مادرشوهرم میام دم در بدرقه اش میکنم،اینا عروسیشون هست و چ رفتاری کنم در عروسیشون!!!
خوب خوب ...بعد مدت ها برگشتم سایت...این بار با هدف متفاوت...یه زن نسبتا خسته ولی شاکی از روزگار که چالش های زندگی کلی تغییرش داده و قوی ترش کرده...تصمیم گرفتم کنکور تجربی شرکت کنم و به ارزوم برسم...نه صرفا به خاطر مزیت های مالیش ...چون روح تشنه مو سیراب میکنه...این جا میخوام از روزمرگی هام بگم...درد دل کنم ...حرفای دلمو که هیچ جا نمیتونم بزنم بگم...برسه روزی که تاپیک موفقیت تو کنکورمو بزنم ...بگو انشالله
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم تو خودت عروسی و دلیل رفتاراشو باید بدونی و حرف مادرشوهرش که پشتش چرت گفته نباید باور کنین .همینجوری که میاد از عروسش بشما گفته از شما به عروسه میگه مطمئن باش اون دلیل رفتاراشه اون گفته با کسی صمیمی نشی چون حرفایی که پشت عروسش زده یدف بگوشش نرسه شما احترامشو بزار