وای خانوما دارم از حرص و فشار میمیرم
ما ازدواج کردیم این خانواده یدونه طلا به من ندادن یدونه گردنبند تو عروسی دادن گفتن اینو به جای تلویزیون بهتون میدیم عروسی رو هم که پدر من گرفت
از جهیزیه فقط لباسشویی و یخچال و فرش خریدن
تخت خواب و تلویزیون رو گردن نگرفتن تو هیچ عیدی بهم عیدی ندادن
همه اینا به کنار ما الان میخوایم خونه بسازیم اینا سه طبقه خونه دارن یه طبقه هم بردار شوهرم داره ما داریم طبقه پنجم و میسازیم اینا از قبل دو تا اتاق از پنجم ساخته بودن بعدش شوهرم بهش میگه که بزارید من الان خونه رو کامل کنم و تلویزیون و تخت خواب هم بگیرم که جهیزیه خانوممو میخوایم بیاریم بچینیم اونا میگن نه پولشو بدین به ما کمد دیواری و کابینت نزنین
من حامله هستم به همسرم گفتن کمد دیواری اتاق کوچیک هم خانومت بزنه به جای سیسمونی
اگه هم پولتونو نمیدین به ما اینجا خونه نسازین برین یه جای دیگه