2777
2789

دیشب رفته بودیم بازار 

خانم جوان و‌اقای میانسالی بازار جلوتر از ما راه میرفتن 

خانمه پیراهن و دامن پوشیده بود و چون پر بود و باسن خیلی بزرگی داشت، تو لباس حین راه رفتن تکون میخورد 

و همون لحظه چشامو گرفت 

جلوتر رفتیم توی مغازه ای و دیدیم اونا هم اومدن 

قیمت گرفتن و چون پسندشون نشد خواستن برن 

همسرم و مادرم روی صندلی کنار در نشسته بودن، من فوری حرف زدن رو بهونه کردم اومدم جلوی شوهرم وایستادم که چشاش به پشت خانمه که دارن از در میرن بیرون نیفته؛ از قضا دیدن نگاهش رفته سمت در و باسن خانمه 

چیزی به روش نیاوردم ولی از دیشب واقعا تو خودمم و دلگیرم ازش

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

می‌خوام سکوت کنم نمیشه 😑

بابا سر جدتون ول کنید ، اصلا برید با یه مرد کور ازدواج کنید چشمش به زن و بچه مردم نیفته ، بخدا سرویس کردین مارو با این شوهرای عتیقه تون  



کسی ریپ نزنه حوصله ندارم 

ببخشید ولی آدم چشمش به پی پی که می‌کنه تو دستشویی هم میفته چه برسه بری بیرون 

البته نگاه هیز و هول تا آدمی که چند ثانیه خیره میشه یا هواسش نیست فرق داره 

دختری هستم از جنس آرامش و به دنبال لحظه های کمی شاد♡عاشق خانواده و همسرم هستم ....لایک نکنید لطفا!!!محترمانه با شخصیت و با مهربونی جواب همو بدیم با قضاوت های ندونسته دل کسیو نشکنیم !خدا در قلب من است و از رگ گردن نزدیک تره بهم ... روانشاسی خوندم  وکالت خوشحال میشم اگه سوالی داشتید کمک تون کنم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792