2777
2789

چندماهه طلاق طلاق میکرد میگفت هدف هام عوض شده منم دیدم فایده نداره زندگی قبول کردم گفت مهریه گفتم باشه ۳۰۰ نقد ۱۴ سکه گفت اقدام میکنم 

چند روز حرفی نزدم اما جدا خوابیدیم روتین زندگی رو داشتم غذا درست کردن و اتو کردن ... تا دیدم مامانش اینارو دعوت کرد کلی کار و زحمت تا رفتن و پیام داد کمتر کن استارت بزنم گفتم نه گفت بچرخ پس تا بچرخیم 

دیشب من پریود حال بد آقا رفت پیش رفیق هاش تا ۱۰ شب ولگردی زنگ زدم گفت به تو ربطی نداره منم گفتم کلفت نیستم خونه لباس های کارت اتو کنم و غذا بزارم رسید خونه هرچی از دهنم دراومد گفتم خودش تا ۱۱ داشت لباس اتو میکرد من دیگه کاری نمیکنم بهش گفتم غیرت نداری 

بنظرتون چیکار میتونم بکنم در مقابل اذیت هاش نگید سکوت کن که اون از خداشه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

برو مهریتو بذار اجرا حساب کار دستش بیاد تو خاستی لطف کنی سازش کنی باهاش

دیگه هم هیییچ کاریشو تو خونه انجام نده حتی اگ مهمون دعوت کرد دست ب سیاهوسفید نزن

چگونه حمل کند این قاصدک جنون را..؟
عزیزم وقتی تصمیم گرفتین جدا بشین ،اشپزی اتو کردن و زنگ زدن بهش معنی نداره

زنگ نزدم عشق بازی کنم غلط کرده منو تنها میزاره آخر شب نمیخواد بره طلاق رو بده از مهریه نترسه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792