2777
2789
عنوان

کسایی که به شهدا اعتقاد دارن فقط بیان

| مشاهده متن کامل بحث + 166 بازدید | 25 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

الکی من اینقدر صداشون زدم

نه عزیزم الکی نیستن من حاجتمو گرفتم ازشون .ان شا ٕالله شما هم حاجت دلتو بگیری

خدایا خواهش میکنم کمک کن منم خونه داشته باشم.           خواهش میکنم دعا کنید منم خونه بخرم
خب عزیزم از راه دور هم میشه زیارت کرد روزی یه کار خوب کوچولو انجام بده به نیت هرکس که دوست داشتی مثل ...

دیگه کاری باهاشون داریم نه چیزی ازشون می‌خوام 

من دیگه  یه مرده متحرکم 

خواست کمکم کنه نخواست دیگه نمیخوااام 

میفهمممن من کسی ندارم ولی انگار نه انگار 

الکی من اینقدر صداشون زدم

فقط همینو بگم که توی این سایت یکی از کاربرا خواستشو به زور از خدا گرفته بود و بعد از گذشت هفت سال داشت خودشو لعنت می کرد💔

نمیخوام شعار بدم شرایط خودمم مثل توعه ولی چه میشه کرد جز توکل

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
فقط همینو بگم که توی این سایت یکی از کاربرا خواستشو به زور از خدا گرفته بود و بعد از گذشت هفت سال دا ...


من دیگه چیزی از کسی نمیخوام 

کسی رو هم التماس نمیکنم 

برن حاجت خرابا و بدجنسا و نامردا رو بدن

من دیگه چیزی از کسی نمیخوام کسی رو هم التماس نمیکنم

💔🫂

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
دیگه ن اونا ب من کار دارن ن دیگه من چقدر التماس کنم ؟ خستم کردن

منم یه مدت اینجوری بودم از همه چی خسته شده بودم 

ولی رفتم سر مزار شهدا از ته دل درد دل کردم 

خدایا خواهش میکنم کمک کن منم خونه داشته باشم.           خواهش میکنم دعا کنید منم خونه بخرم
خب چی شد هیچی الکیه همش بابات پولداار باشه فقط حاجت روایی

اتفاقاً مشکل منم مالی بود خداراشکر داره برطرف میشه.خدا بزرگه ان شا ٕالله بر شمام درست میشه عزیزم

خدایا خواهش میکنم کمک کن منم خونه داشته باشم.           خواهش میکنم دعا کنید منم خونه بخرم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792