2777
2789
عنوان

مصداق همان وای به حال دگران شد

67 بازدید | 0 پست

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد


دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد


در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت


هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد


زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند


اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد


آنگاه همان زخم، همان کوره ی کوچک،


شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد


با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد


با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد


ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم


یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد


جان را به تمنّای لبش بردم و نگرفت


گفتم بستان بوسه بده، گفت گران شد


یک عمر به سودای لبش سوختم و آه


روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد


یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر


رفت و همه ی دلخوشی ام یک چمدان شد


با هر که نوشتیم چه ها کرد به ما گفت


مصداق همان وای به حال دگران شد

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دکتر پوست

سها86 | 3 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز