سلام دوستان یه سوال داستم خیلی دارم عذاب میکشم من چم وقت پیش یه جشن دعوت بودم که اون جشن مختص یه بچه ای بود کلاس اول بود جشن ختنه سورونش بود منو شوهرم دخترم رفتیم منو دخترم رفتیم قسمت زنونه داخل جیاط بودیم دخترم اب خواست رفتم که براش اب بیارم همون چسره کع جشنش بود دخترمو هول داده بود دخترم جوری گریه میکرد گفتم الانه که نفسش برع دخترم ۵ سالشه رفتم به اون پسره حرف بزنم دهن کجمی کرد این گذشت رفت تا موقع غذا منتظر بودیم که غذا بیارن دخترم داتش داخل خونه راه میرفت یه دفعه همون پسرع با یه پسر دیگه داشت بدو بدو میکردن خوردن به هم دیگه دخترم اومده بود بغل من یه دففه ای اون پسرع حمله کرد سمت دختر من که دختر منو بکشه منم با دیتام هولش دادم خورد زمین بعدش اون پسرع بلند شد با پا زد روی سینه دخترم دخترم گریه کرد اون پسرع رو به زور انداختن بیرون رفتم که بزنمش داخل حیاط دوباره گفتم اون بچه س کوچیکه رفتم چمدتا حرفش زدم گفتم یه بار دیگه دست رو دخترم بلند کنی میزنمت بچه برگشت میگه گوه میخوری غلط میکنی اون وقت من این خانواده رو اولین بار بود میدیدم باباش دوست شوهرم بود الان عذاب وجدان اومده سراغم قیافه دخترم که ابنجوری گریه میکرد کاش این پسرع رو سیلی محکمی میزدم شما بودین جای من چی کارش میکردین میزدینش یا چون بچه بود ولش میکردین قبافه دخترم هنوز که هنوزه جلو چشمه مامان بدی هستم من