امروز بعد از ظهر شوهرم گفت بریم بیرون ک داداشش اومد پسر داییش اومد خاهرزادش و خواهرش اومدن شد هشت شب منم چند وقتی بود بیرون نرفته بودم بعد شوهرم گفت مریم هشت شبه منم با شوخی دوتا مشت بهش زدم گفتم نه باید بریم حوصلم سر رفته خلاصه من رفتم حاضر شدم شوهرم تو حیاط دسشویی بود مادرشوهر من رفت پیش میگفت ظهر زنگ زده ب مادرش از وقتی تو رفتی بیرون. چرا میخاد با زدن حرف خودشو به کرسی بنشونه ادبش کن منم ناخواسته رفتم که شالمو تکون بدم شنیدم راجب من صحبت میکنه حالا اومده میگه تو فالگوش وایسادی یهو شوهره اومد بهم فوش داد اعصبانی شد من سکوت کردم رفتیم بیرون خب حرف زدم تو چکار داری ب شوهرم بگی یا تو چکار. داری دخالت کنی تو زدن چرا اون موقع که پسرش منو میزنه پرده گوشم پاره میشه هیچی نیست اما من دوتا مشت زدم بده مقصر منم حالا از بیرون اومدیم سر سنگین شده
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
این دفعهه دست روت بلند کرد خودت رو بزن به بی حیایی و هوار بکش شکایت کن اگه دفعه دوم تونست بزنه اسممو تغییر میذم چون من همچین نر خری رو 4سال تحمل کردم الان حتی نمیتونه بگه توووو
نه ی جا نیستم ولی ریده تو زندگیم حسرت دیدن خانوادم رو روی دلم گذاشته این زن حسرت پوشیدن لباس مورد ...
از اول خواستگاری رفتارش این بود؟
میشه برام یه صلوات بفرستید و برام دعا کنید ؟ ان شالله خدا هزار برابرشو برای خودتون رقم بزنه تاپیک ها متفاوته بله چون ادم ها هم متفاوتن کاربری دست 3دوست گلگلی باردار نیستم تیکر همینجوری هست
خودش خوبه مادرش نمیزاره خوب بمونه امشب باز دعوامون شد منم اومدم اتاق خوابیدم تنها میخواست دست بلند کنه گفتم ی نیشگون کافیه بزنی که عالم و آدم رو جمع کنم اینجا