2777
2789
عنوان

انصراف از فرهنگیان 😔

3333 بازدید | 170 پست

دلم خیلی گرفته من درس خوندم که پیشرفت کنم اما هیچ پیشرفتی نمی‌بینم 

رشتم انسانی بود همه اطرافیانم و مشاورم میگفتن انسانی بازار کار ندارم فقط هدفت فرهنگیان باشه 

اما حالا که قبول شدم از فیلم افسرده تر شدم 

دانشگاه عین یه مدرسست هیچ فرقی نمیکنه انگار اومدم کلاس سیزدهم درسای رشتمم سنگینه چادرم اجباریه حالم ازش بهم میخوره من فک میکردم فقط تو دانشگاه باید چادر باشه بیرون میتونم آزاد باشم اما اینجا ام شهر غریب همین پنج تومن حقوق دانشجوییم باید بدم کرایه رفت و برگشت به شهرم 

به سرم زده انصراف بدم برم پیام نور حسابداری یا حقوق بخونم 

آنه ! تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشتوقتی روشنی چشمهایتدر پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بودبا من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیتاز تنهایی معصومانه دستهایتآیا می دانی که در هجوم دردها و غم هایتو در گیر و دار ملال آور دوران زندگیتحقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟آنه !اکنون آمده ام تا دستهایت رابه پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاریدر آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآییو اینک آنه شکفتن و سبز شدن در انتظار توست… در انتظار تو

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بیرونم باید چادر بذاری؟

آره میترسم در بیارم دوستامم همه چادرین

آنه ! تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشتوقتی روشنی چشمهایتدر پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بودبا من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیتاز تنهایی معصومانه دستهایتآیا می دانی که در هجوم دردها و غم هایتو در گیر و دار ملال آور دوران زندگیتحقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟آنه !اکنون آمده ام تا دستهایت رابه پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاریدر آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآییو اینک آنه شکفتن و سبز شدن در انتظار توست… در انتظار تو

فرهنگیان چادر اجباری هست؟ چرا واقعاااا؟؟؟یکی از بچه ها هم میگفت این دانشگاه های بقیه الله و ..‌ هم ا ...

آره به خاطر همین افسردگی گرفتم به دخترایی که راحت میگردن تو خیابون حسودیم میشه 

آنه ! تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشتوقتی روشنی چشمهایتدر پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بودبا من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیتاز تنهایی معصومانه دستهایتآیا می دانی که در هجوم دردها و غم هایتو در گیر و دار ملال آور دوران زندگیتحقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟آنه !اکنون آمده ام تا دستهایت رابه پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاریدر آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآییو اینک آنه شکفتن و سبز شدن در انتظار توست… در انتظار تو

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز