2777
2789
عنوان

مهمونامون از َپنج صبح بیدارن

| مشاهده متن کامل بحث + 519 بازدید | 21 پست

مهموناتون صبحونه میخوان عزیزم بده بهشون بخوابن 🤣

فقط 23 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

پروفایل کپی نشه پلیز ❌❌❌❌ خودمم . من فاطمم   از یه خونه ی دنج ک تموم دنیامه 🌎🌝 یه دونه 😁 شوهر دارم که پسرخالمه 👫 نزدیک یه ساله رسمی هم شدیم و ازدواج کردیم ازاون عشقای فامیلی 😁😁😁❤❤❤ توی ده باصفا کنار تموم فامیلام زندگی میکنم ( شاید فکر کنی رضایت دارم ولب نه چالش دارم 💔🤣)،سعی میکنم ادم خوبی باشم مگه چندسال قراره تو این دنیا باشیم 😘😘😘😘 من درونگرام از جمع اجتماع فراریم عاشق تنهایی خونه البته طبیعت عشقههههه😙 یه نیمچه اشپزم و عاشق غذا  تو تاپیکا اشپزی تگم کنین مرسی  عشقای من بوس به لپای تپلی تون 😌💋  همین دیگه 😅 بایییییی 👋 دارم گواهینامه میگیرم اگه تجربه ای از ازمون توشهری داری بگو بهم مرسی جیگر ❤🎀🫀 راستی قنادم  سوال داری بپرس

من شما رو میشناسم تاپیک هات رو چندبار خوندم

بابات واقعا حق نداره آنقدر اذیت مادرت کنه

ببین مامانت جدا نشه ولی برای زهر چشم گرفتن یه مدت جوری نقش بازی کنه که انگار قصدش جدیه برا جدایی

مادربزرگم که واقعا شورشو درآورده

به نظرم مامانت باید یه مدت بره خونه باباش،مهرش هم بزارن اجرا،بگه از این وضعیت خسته شدم

بچه ها هم تو که بزرگی برو خوابگاه بقیه رو بندازم گردن مادربزرگه قشنگ بیست سی روز بی خوابی بکشه شبا و هی بهشون برسه خودش جیگرش خون بشه با بابات بحث کنه که دیگه اصلا نیا اینجا بچه هاتون بردار برو

فقط به خواهر ده ساله هم بگو به هیچ عنوان کمکش نکنه بگه درس دارم امتحان مهم دارم حتی الکی سرشو بکنه تو کتاب

این مرد و مادرشو باید سرجاشون نشوند

هر زن دیگم جای مادرت بود افسردگی میگرفت از دست اینا

بزار مامانتم بره یه نفسی بخوره حالش بهتر بشه،بره اصلا تنهایی مسافرت ولی نقش بازی کنه که تصمیمش برا جدایی جدیه

باید رند باشه،زبون دار باشه،حتی اگه نیست بشه

اینا آدمایی نیستن با محبت و احترام بهشون خودشون رو جمع کنن اگه بودن تا حالا درست شده بودن

اینا فقط باید مثل خودشون بشی تا خودشونو جمع کنن

یعنی چی مادرت انگشترشو فروخته؟

بزار سختی بیفته رو دوش بابات و مامانش نه مامانت

الآنم بهترین موقعیت به مهمونا بگه مادرم یا پدرم مریض شدن باید برم بیمارستان و بره قنگ عشق و حال خونه مامان و باباش

به مادرشوهر بگه از مهمونا و بچه هام مواظبت کن،تو هم برو خوابگاه

بزار بار مهمونایی که ردیف کرده آورده بیفته روی دوش خودش

بعدم که بابات خوب شد بعد عملش یکی دوماه بعد اون نقشه رو عملی کنین

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من شما رو میشناسم تاپیک هات رو چندبار خوندمبابات واقعا حق نداره آنقدر اذیت مادرت کنهببین مامانت جدا ...

به هیچ عنوان بچه ها رو گردن نگیره....بگه شاید خواستم دوباره ازدواج کنم و بچه ها مانع هستن،بگه بچه ها رو نمی‌خوام و مهریم رو کامل میخام

بره دادگاه مهرش بزارن اجرا ولی شکایت طلاق نکنه

فقط مهریه بزارن اجرا و بره خونه مادرش

نقش طلاق بازی کنه

البته نه الان الان فقط بگه خونوادم مریضن باید برم بیمارستان

شما اینجایی خیالم از بابت بچه ها و شوهرم راحته

که جلو مهمونا هم آبروریزی نشه

بزار بابات بیاد خونه ببینه نه مادرش همچین هم خاطر خواهش نیست و بهش نمی‌رسه و فقط بلده به زنش دستور بده

بعد از خوب شدنش هم نقشه مهریه رو عملی کنین

بگو مامان برو راحت یکی دوماه بگرد خوش باش به بچه هاهم فکر نکن 

به هیچ عنوان بچه ها رو گردن نگیره....بگه شاید خواستم دوباره ازدواج کنم و بچه ها مانع هستن،بگه بچه ها ...

خواهر کوچیکم سه سالش هم نیست . مامانم برای زایمان رفته بود چند روز خونه نبود این تب کرده بود از دوری مامانم . خیلیی وابسته ست یکسره چسبیده به مامانم . گناه داره . اگه مامانم یه ربع جلوی چشمش نباشه انقدر گریه میکنه تا نفسش میره 

خواهر بزرگم که ۱۰ سالشه هم هیچ اذیتی نداره خیلی مستقله از نگهداری اون خسته نمیشن .  داداشمم که بابام و مامان بزرگم از خداشونه خودشون بزرگ کنن همین الانم تا چتد روز پیش بابام یکسره با خودش می‌برد بیرون بغل مامانم نمیداد 

شاید شبا مجبور بشه گریه بچه رو تحمل کنه مادربزرگت،خودش بکشه کنار

بابای من ظاهرا مرد خوبیه.  تو بجه داری و کارهای خونه خیلی کمک میکنه ولی در واقعیت فاجعه ست . فکر نکنم هیچ زنی بتونه تحمل کنه . مامانم تا حالا برای خودش و بچه ها لباس  نخریده.  پول هم داره ها ولی اجازه نداره . بابام باید ببینه و بپسنده بعد بخره .خیلی وقتا عید برای خرید بچه ها اصلا مامانمو نمیبره خودش میخره و میاره یا الان که داداشمو بغل مامانم نمیده . خیلی دلم میخواد جدا بشه چندساله بهش میگم ولی اونم گوش نمیده . مقصر خودشه . 

بابای من ظاهرا مرد خوبیه. تو بجه داری و کارهای خونه خیلی کمک میکنه ولی در واقعیت فاجعه ست . فکر نکن ...

پسرا عاشق ماماناشونن بزار همون بزرگ بشه جلوشون وایمیسته

راستی مادربزرگم و پدرت چون فکر می‌کنم مامانت زورش میاد،این کارشون تکرار میکنم

از حالا مامانت بگو تغییر رویه بده جوری رفتار کنه که انگار مامانت داره به اونا دستور میده از کوچیکه نگهداری کنند و خواسته مامانته

مثلاً زنگ بزنه به مادربزرگت بگه بچه رو میفرستم شیرشو بده بخوابونش،پوشکش کن،لباساشو بشور من میخام بخوابم استراحت کنم

جوری رفتار کنه که انگار داره بهشون دستور میده

نه با خواهش و ممنونم،دقیقا دستوری بگه

به بابات بگه بچه تو هم هست وظیفته ببریش ازش نگهداری کنی من نمیتونم،شباهم خودت بهش برس

من خستمه میخام استراحت کنم

بعد وقتی بچه رو بردن قشنگ فیلم خنده دار بزاره با شماها و تنقلات نگاه کنید و استوری کنید روی بابات و مادربزرگت

یا برید بیرون گردش و دور دور جوری که وقتی بابات بچه رو میاره ببینه شما نیستید 

بزار فکر کنم بچه رو انداختید سرشون و وظیفشون میدونید

بزار فکر کنم مادرت برا راحتی داره از سرخودش باز می‌کنه و نه تنها حرص نمیخوره بلکه با این موضوع خوشحالم هست،خیلی خوشحال

اونجاست که دیگه آتیش میگیرن و بچه رو قبول نمیکنن

مادرت هم نباید وقتی به هدفش رسید خودشو مشتاق و خوشحال نشون بده بلکه خودشو ناراحت بگیره و بگه نمیتونم وظیفه شماست و با ناراحتی بچه رو بگیره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792